محل تبلیغات شما



تعریف خلاقیت از خلاقیت تعریف‌های زیادی شده است. در اینجا برخی از تعاریف مهم را مورد برسی قرار می‌دهیم: خلاقیت یعنی تلاش برای ایجاد یک تغییر هدفدار در توان اجتماعی یا اقتصادی سازمان خلاقیت بکارگیری توانایی‌های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است خلاقیت یعنی توانایی پرورش یا به وجود آوردن یک انگاره یا اندیشه جدید (در بحث مدیریت نظیر به وجود آوردن یک محصول جدید است) خلاقیت عبارت است از طی کردن راهی تازه یا پیمودن یک راه طی شده قبلی به طرزی نوین 2-1- تعریف خلاقیت از دیدگاه روانشناسی خلاقیت یکی از جنبه‌های اصلی تفکر یا اندیشیدن است. تفکر عبارت است از فرایند بازآرایی یا تغییر اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت. تفکر بر دو نوع است: تفکر همگرا: تفکر همگرا عبارت است از فرایند بازآرایی یا دوباره سازی اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت. تفکر واگرا: تفکر واگرا عبارت است از فرایند ترکیب و نوآرایی اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت، خلاقیت یعنی تفکر واگرا. براساس این تعریف خلاقیت ارتباط مستقیمی با قوه تخیل یا توانایی تصویرسازی ذهنی دارد. این توانایی عبارت است از فرایند تشکیل تصویرهایی از پدیده‌های ادراک شده در ذهن و خلاقیت عبارت است از فرایند یافتن راه‌های جدید برای انجام دادن بهتر کارها؛ خلاقیت یعنی توانایی ارائه راه حل جدید برای حل مسائل؛ خلاقیت یعنی ارائه فکرها و طرح‌های نوین برای تولیدات و خدمات جدید و استمرار آن پس از غیبت آن پدیده‌ها.


 

سی که مهارت مطالعه» را می‌داند و براساس آن به خواندن و نوشتن یا پژوهش درباره موضوعی می‌پردازد، به آسانی می‌تواند مشکلات پیش روی خود را حل کند. او، معمولا موضوعات را بهتر یاد می‌گیرد، راه رسیدن به هدف را کوتاه‌تر می‌کند، از فرصت‌های موجود استفاده بیشتری می‌برد و در وقت نیز صرفه‌جویی می‌کند. امروزه پژوهش‌های زیادی درباره این که چگونه مطالعه مفیدتری داشته باشیم، انجام شده است. پژوهش‌گران معتقدند باید درس و مطالعه را برای خود خوش‌آیند و لذت‌بخش سازیم. باید سعی کنیم بر موضوع درسی تسلط پیدا كرده و بر فضا و مفهوم درس‌ها تأکید کنیم. از تکرار طوطی‌وار و بدون اندیشه اجتناب و اوقات مطالعه را تقسیم‌بندی کنیم. همچنین بایستی دفعات متعددی را برای مرور و بازدهی مجدد ترتیب دهیم. اگر موفق شدیم که درسی را تمام کنیم، تمامیت‌گرا نباشیم. در محیطی که موجب تداخل و حواس‌پرتی می‌شود، مطالعه نکنیم. سبک‌های یادگیری خود را بشناسیم و برای خود برنامه‌ریزی داشته باشیم. همچنین باید دلایل طفره رفتن خود از انجام تکالیف را بشناسیم تا بتوانیم مطالعه مؤثرتر و موفق‌تری داشته باشیم.


براى آموزش مهارت‌هاى ورزشي، روش‌هاى مختلفى بکار مى‌رود. اين روش‌ها با توجه به تأثير و شرکت حس‌هاى مختلف در يادگيري، در سه گروه به‌شرح زير تقسيم‌بندى مى‌گردند: - روش تکلمى: يکى از رايج‌ترين روش‌هاى آموزش مهارت‌ها يا شيوه اجراء يک فعاليت، استفاده از روش تکلمى است. در اين نوع شيوه، معلم مرحله به مرحله يا به‌طور خلاصه، چگونگى اجراء يک فعاليت در مراحل مختلف را فقط به‌وسيله زبان بازگو مى‌کند. او به‌عنوان يک وسيله کمکى اوليه، يادگيرنده را به آنچه در قالب عمل بايد پياده کند آگاهى مى‌دهد و در حقيقت يک تصوير کلى از فعاليت مورد نظر را در ذهن فرد به‌وجود مى‌آورد. در آموزش با اين روش، دانش‌آموزان مراحل مختلف حرکت‌ها را از طريق شنيدن و گوش‌ دادن ياد مى‌گيرند. - روش مشاهده‌اى: يکى از مهم‌ترين و سودمند‌ترين راه‌هاى آموزش يک حرکت، نشان دادن آن به دانش‌آموزان است. نشان دادن مهارت يا حرکت معمولاً همراه با توضيح دادن است. نشان دادن حرکت به‌وسيله معلم يا دانش‌آموزان يا وسايل کمک‌آموزشى نظير فيلم و پوستر و عکس مى‌تواند انجام پذيرد.


مدیریت زمان یا Time Man

agement،‌ یکی از دغدغه های مهم بسیاری از ماست. همه می‌دانیم که ضعف در برنامه ریزی و مدیریت زمان، می‌تواند مشکلات فراوانی را برای ما ایجاد کند؛ البته گاهی هم به اشتباه، چالش‌ها و مسائل دیگر خود را به ضعف در مدیریت زمان نسبت می‌دهیم. مهم‌ترین نکته‌ای که در مجموعه درس‌های مدیریت زمان و نظم شخصی خواهیم آموخت این است که مدیریت زمان یک عنوان بسیار عمومی است که می‌تواند مجموعه‌ی گسترده‌ای از چالش‌ها، مهارت‌ها و مسائل را شامل شود. بسیاری از کسانی که معتقدند در مدیریت زمان ضعف دارند یا این‌که فکر می‌کنند نیازمند بهبود در مهارت مدیریت زمان هستند، ممکن است مشکلات و چالش‌های دیگری داشته باشند که در نهایت خود را در قالب ضعف در مدیریت زمان بروز می‌دهد. آیا نیاز اصلی شما، مهارتهای مدیریت زمان است؟ برخی اصطلاحات، این بخت را داشته‌اند که در بین مردم، بیش از سهم واقعی‌شان رواج پیدا کنند و به نظر می‌رسد که مدیریت زمان هم در همین گروه قرار دارد.


مهارت های فنی به آن دسته از مهارت ها گفته می شود که کنجکاوی، دقت نظر، ابتکار، آموزش و رفع مشکل اجزاء اصلی آن را تشکیل می دهد. در مهارت های فنی فرد هر روز در حال کسب تجربه، یادگیری، نوآموزی و در عین حال تجربه اندوزی است و به سمت تعالی حرکت می کند. در بخش مهارت های فنی به جهت ارتباط این مهارت ها با کار و تولید به مطالبی اشاره می شود که فراتر از ارتباط فن و انسان شکل می گیرد. فن سالاری وقتی نمود عینی پیدا کرد که فن آوری های بشر روز به روز پیچیده تر و گسترده تر شد. بشر امروز نیازهای فنی خود را متناسب با فن آوری های روز در حد بالا می بیند و به صورتی دنیای امروز را ترسیم می نماید که در همه بخش ها، مهارت های فنی و حرفه ای حرف اول را می زند. روابط تولید هم از لحاظ اجتماعی و هم به لحاظ فنی دگرگون شده است. مطمئنا این روابط سرمایه داری هستند اما گونه ای از سرمایه داری که به لحاظ تاریخی خصلتی متفاوت دارد و من آن را سرمایه داری اطلاعاتی می نامم. برای توضیح بیشتر، ویژگی های جدید تولید، نیروی کار و سرمایه را به ترتیب مورد توجه قرار خواهم داد. آنگاه دگرگونی مناسبات طبقاتی را می توان آشکار ساخت. بهره وری و توان رقابت فرآیندهای مسلط اقتصاد اطلاعاتی- جهانی هستند. بهره وری در اصل از نوآوری و توان رقابت از انعطاف پذیری سرچشمه می گیرند. به این ترتیب، شرکتها، مناطق، کشورها و هر گونه واحد اقتصادی مناسبات تولیدی خود را به سمت به حداکثر رساندن نوآوری و انعطاف پذیری سوق می دهند. تکنولوژی اطلاعات و توان فرهنگی برای استفاده از آن، در موفقیت کارکرد جدید تولید نقشی اساسی دارند. علاوه بر این نوع جدیدی از سازمان و مدیریت که هدف آن سازگاری و هماهنگی همزمان است، اساس موثرترین سیستم عامل قرار می گیرد که نمونه آن همان چیزی است که من بنگاه شبکه ای نامیده ام. در این سیستم جدید تولید، نیروی کار به لحاظ نقش خود به عنوان تولید کننده از نو تعریف شده، براساس ویژگیهای کارگران به گروههای کاملاً متمایز تقسیم می شود. یکی از تفاوتهای عمده به چیزی مربوط می شود که من آن را نیروی کار عمومی در برابر نیروی کار خود برنامه ریز می نامم. کیفیت تعیین کننده در ایجاد تمایز میان این دو نوع نیروی کار، آموزش و ظرفیت دستیابی به سطوح بالاتر آموزش است؛ یعنی دانش مجسم و اطلاعات. البته باید میان مفاهیم آموزش و مهارت تمایز قائل شد. تحولات تکنولوژیک و سازمانی ممکن است مهارتها را به سرعت منسوخ کند. آموزش (که با تلنبار کردن مطالب توسط کودکان و دانش آموزان فرق دارد) فرآیندی است که از طریق آن مردم، یعنی نیروی کار، توانایی باز تعریف پیوسته مهارتهای لازم برای یک کار معین و دسترسی به منابع یادگیری این مهارتها را به دست می آورند. هر کسی که در محیط سازمانی مناسب تعلیم می بیند، می تواند خود را متناسب با وظایف دائماً در حال دگرگونی فرایند تولید تنظیم کند. از سوی دیگر، نیروی کار به اطلاعات و دانشی سوای توانایی دریافت و اجرای علائم نیازی ندارد. البته بسته به تصمیم شرکت می توان ماشین یا هر کس دیگری را در شهر، کشور یا جهان جایگزین این پایانه های انسانی» کرد. در حالی که این پایانه ها به طور جمعی جزء لاینفک فرایند تولید هستند، به لحاظ فردی بی ارزش اند، زیرا ارزش افزوده هر یک از آنها بخش کوچکی است از آنچه توسط یا به نفع سازمان تولید می شود. ماشین و نیروی کار عمومی از منابع و مکانهای متعدد و مدارهای تابع سیستم تولید جمع شده، در کنار هم قرار می گیرند. مشاغل مربوط: 1. برقکار عمومی- صنعت نفت 2. مکانیک 3. مهندس مخابرات 4. اپراتور ماشین فرز و مته کاری 5. تنظیم کننده و اپراتور ماشین تراش 6. تراشکار 7. جوشکار 8. مهندس برق 9. لوله کش عمومی 10. تعمیر کار تلویزیون رنگی 11. ناظر فنی چاپ 12. نصاب دستگاه های حرارتی 13. مدیر تضمین کیفیت 14. تراشکار CNC 15. دریل کار و اره کار 16. جوشکار پلاستیک 17. ماشین چی افست . قیچی کار 19. برقکار ساختمان 20. طراح درجه 1 قالب مهارت ها: مهارت های فنی ارتباط نزدیکی با مهارت تولیدی و کمترین اشتراک را با مهارت های اداری، مالی و روابط عمومی دارند


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

hallelujah یک آسمان حرف